مدح و ولادت حضرت زینب سلام الله علیها
در زمین و آسمان ها خیمۀ شادی به پاست مـٱذنه تا مـٱذنه لبـریـز عـطـر ربّـنـاست ذکـر تـعـجـیـل قـنـوت اسـتـجـابـت آمـده سائلان مژده که حاجات همه امشب رواست زینت گـلخـانۀ مـولا شکـوفا گـشته و... بیت حـیدر با شمـیم بنت زهـرا آشناست کهنه زخمی که میان سینهها مانده هنوز با صدور نسخـۀ تکـمـیلی زینب دواست معجزه در بین چشمانـش تلاطـم میکند خاک با فیض نگاه دختر زهرا طلاست نام زیـنب پنج نقـطه نـور ساطع میکـند یعنی ابن بانو خودش تلفیقی از آل عباست در شب میلادِ غرق رحمتِ اخت الحسین بانی عیدی ما قطعاً خود خـون خـداست بانویی که سفرۀ الطاف خود را پهن کرد خانۀ دل را برای عشق پاکش رهن کرد با وجود او غم و غصه به آخر میرسد لطف مادر بیشتر از سوی دختر میرسد ما هـمه از سـائـلان فـیض عـام زیـنـبـیم رزق ما از سفـرۀ بـانـو مکـرر میرسد دم به دم مشمول لطف دختر زهرا شود سائلی که خاضعانه پشت این در میرسد زودتر با دست پُر از پیش زینب میرود محضر او هر کسی با دیدهای تر میرسد هیبت والایِ رفتارش به زهرا رفته است واژه واژه از کلامش عطر مادر میرسد ذوالفقارِ خطبههایش باز قلع و قمع کرد تا به میدان میرسد انگار حیدر میرسد مطمئـنـم در شـلوغـی های روز واقـعـه چـادر بـانـو به داد اهل محـشر میرسـد مایـۀ آرامـش جـان و دل بیتـاب ماست آسمان ها خاک پای خواهر ارباب ماست از ازل دستان این سائل دخیل زینب است تا ابد محتاج لطف بیبـدیـل زینب است هر کسی که شد حـسینی مطمئـنـاً شاکرِ نـغـمـۀ اِنّـا هَـدیـنـاهُ السبـیـلِ زینب است اولیـن گـلـبـانـوی دامـان زهـرا و عـلـی دومین زهرای این قوم و قبیله زینب است هر کسی با نام زیـبای کسی مٱنـوس شد بر لبـان ما فـقط ذکر اصیل زیـنب است کوثر کوثر؛ کـویر عشق را سیراب کرد ساغر ما جرعهای از سلسبیل زینب است در میـان روضههـای جـانگـداز کـربـلا گـریههـایم نـذر آقای قـتـیـل زینب است هر شب جمعه به یاد روضههای خواهری گـریه میبـارم به یاد لحـظههای آخـری |